5 تکنیک بازاریابی عصبی که هر بازاریابی باید با آن آشنا باشد

تکنیک های بازاریابی عصبی زیادی توسط بازاریابان باره بهره‌گیری قرار میگیرد که شدنی است مبهوت کننده باشد. با توجه به کسب و کارهای مختلف و اهداف متنوعی که دارند  نزدیک  تمام تکنیک های بازاریابی عصبی ارزشمند هستند، اما خوب است با انواع گوناگون آن آشنا باشید تا در صورت نیاز بتوانید از تکنیکی بهره‌گیری کنید که با کمترین خرج بیشترین هوده را به شما برساند و همچنین در تحقق قصد تان کارساز باشد.

بازااریابی عصبی1

از شیوه ردگیری چشمی (EYE TRACKING) با چشم های مشتریان تان ببینید

ردگیری چشمی الگوی حرکتی مردمک چشم همکاری کنندگان در آزمایش های آی ترکینگ (Eye Tracking) را اندازه گیری می کند. فناوری ردگیری چشمی این امکان را به شما می دهد که از حیث مشتریان تان به تبلیغ، محصول و فروشگاه خویش نگاه کنید. به این چهره متوجه خواهید شد مشتریان به چه مواردی پروا دارند و الگوهای دیداری آنها در شرایط مختلف به چه چهره است. به عنوان نمونه اتمام آزمایشاتی از این دست پرتو داده اند که افراد در بیشتر مواقع زمانی که وارد فروشگاه میشوند ابتدا گنجه های سمت خود را نگاه میکنند. با تکیه بر گزارش ها ردگیری چشمی میتوانید سناریوهایی را برای کمپین های بازاریابی خویش طراحی کنید که بر پایه رفتار مصرف کننده بوه و احتمال کامیابی بیشتری دارند. شما میتوانید تمام کار و جنبش های بازاریابی خود را از این طریق مورد تست قرار دهید الی متوجه شوید الگوی دیداری مشتریانتان با الگوی باره عقیده شما یکسان است یا خیر، به این چهره از چیدمان المان های تبلیغاتی خود مطمئن خواهید شد و یا میتوانید طراحی را به نحوی که بیشتر توجه مخاطبان را به خویش جلب کنید، تغییر دهید.

نگاهی به تکاپو های عصبی مغز مشتریان بیاندازید

اگر بیشتر به دنبال آن هستید که ببینید افراد به چه چیزی فکر میکنند بهتر است از تصویر برداری مغزی استفاده کنید. برای انجام اینکار به ابزارهای تخصصی و آشنایی با شیوه کار نرم افزارهای آنها دربایستن خواهید داشت. مهمترین و پرکاربردترین این ادوات FMRI  و EEG هستند.

تصویر برداری مغزی به منظور یافتن دکمه خرید در مغز مشتریان مورد استفاده قرار میگیرد اما محققان عنوان کرده اند که چنین دکمه ای در مغز مشتریان هستی ندارد و در افراد مختلف جنباننده های مختلف منجر به اقدام به عمل میشود. بازاریابان از این طریق میتوانند میزان توجه افراد به موارد باره نظرشان را بسنجند، ولی همین اطلاعات هم میتواند برای یکتا تحقیق و گسترش شرکت شما بسیار مفید باشد چراکه میتوانید تبلیغ یا بسته بندی را به پیشه ببندید که باره پروا مخاطبان باشد. در ضمن از این طریق میتوانید اثرگذاری محرک های مختلف را بسنجید و به این ترتیب میتوانید از بهترین المان ها برای بسته بندی یا تبلیغات خود کاربرد کنید.

همه چیز در تبسم بالقوه است؛ کد گذاری میمیک صورت

لازم نیست حتما به ذهن مشتریان تان نفوذ کنید الی از دانستن آنها باخبر شوید، میتوانید از راه حالت صورت آنها نیز اطلاعات زیادی نسبت به احساسیکه دارند به دست آورید. البته این ایده رویکرد جدیدی نیست و تفسیر صورت کسان به زمان چارلز داروین در سنه 1872 بازمی گردد. اما چگونه از این اطلاعات به عنوان برتری بازاریابی خود سهم ببریم؟

همانطور که ابزاری برای ردگیری جنبش چشم و تصویربرداری از مغز هستی دارد حسگرهایی هم وجود دارد که بر روی صورت نصب میشوند و تمام حرکت های چهره را اندازه گیری میکنند. در این موارد انواع آشکارکردن هیجانات و احساسات کدگذاری میشوند و سپس واکنش همکاری کنندگان طبق این کد گذاری ها تشخیص داده میشوند. مثلا برای تبسم زدن ماهیچه های خاصی درصورت به جنبش درخواهند آمد این موارد به چهره کدگذاری شده پرتو دهنده لبخند هستند که در چهره تکرار الگو بازاریابان توانا به شناسایی مجدد آن در رفتار مخاطبانشان خواهند بود وبه این چهره میتوانند واکنش کسان را نسبت به محرک های باره نظرشان بسنجند.

بازاریابی حسی؛ به کارگیری حواس پنجگانه

المان های عصبی زیادی هستند که میتوانند مخاطبان را در مسیر مد نظر بازاریابان قرار دهند، که با یافتن آنها میتوان کار و جنبش های بازاریابی را اثربخش تر کرد، بهترین مثال در این باره استفاده از بازاریابی حسی است.

بازاریابی حسی به نوعی از بازاریابی اطلاق می شود که حواس پنجگانه (بویایی،چشایی، لامسه، بینایی وشنوایی) را شامل میشود. قصد بازاریابی حسی تاثیرگذاری بر مخاطبان از طریق محرک های حسی است. به همین سهولت که استشام بویی خاص میتواند افراد را ترغیب به خرید کند که مثال ی آشکار آن در بازاریابی رستورانی به چشم می خورد. المان های حسی اغلب منجر به برپایی تجربه ای دلپذیر در کسان میشوند که اگر به راستی چیده شده باشند منجر به اقدام عمل در کسان خواهند شد. تمام حواس پنجگانه به عنوان جنباننده های حسی عمل میکنند و کافی است دریابید این محرک به چه شیوه میتوانند توجه مشتریان را به خود جلب کنند.

حقه های مغز، متدهای روانشناسی

بیشتر شیوه هایی که در بالا به آنها اشاره شد برای اکثر بازاریابان چیره دست در دسترس نیست، اما با این حال حقه های روانشناسانه ای هستی دارند که میتوانند تا حدی مخاطبان و مشتریان تشویق به خرید کنند.

تکنیک های روانشناسانه الی کران زیادی شناخته شناخته شده هستند، احتمالاً سرشناس ترین آنها حقه ی عددی باشد که در بها گذاری ها باره استفاده قرار میگیرد مثل درج بها 29.000 تومان یا حتی 399.000 و مواردی از این قبیل که از عقیده روانشناسانه با ذهن بیننده بازی میکنند و آنها در گذرگاه مورد نظر بازاریابان هدایت میکنند. همچنین پیمان دادن و یا عدم پیمان دادن برچسب های قیمت بر روی محصولات هم میتواند در خصوص محصولات مختلف و مشتریان مختلف نتایج مختلفی را به همراه داشته باشد، چراکه تحقیقات اثر می دهد هر دوی این تدبیر نتیجه تقسیم بوده اند، بنابراین بهترین کار ازیابی پرسنا برند و شناخت مشتریان است.

مواردی که از طریق فرهنگ رفتار مصرف کننده و دانش روانشناسی به دست می آیند میتوانند به طرز شگفت آوری بر روی رفتار مصرف کنندگان تاثیرگذار باشند. به عنوان نمونه روانشناسی رنگ ها استعمال بسیار گسترده ای در بازاریابی دارد و در موارد مختلفی مورد استفاده پیمان می گیرد. حتی عادات عمومی افراد همانند نگاه کردن به سمت راست فروشگاه در زمان ورود و مواردی از این دست میتوانند شما را در طراحی و چیدمان فروشگاه هدایت کند.

تکنیک های ویژه بازاریابی عصبی 

بازاریابی عصبی در حال حاضر به تعقیب رهسپار برای به کاربردن اطلاعات حاصل شده از تاثیرگذاری تبلیغات در مرحله ی خلق تبلیغ و ایجاد ایده های خلاقانه ی تبلیغ است. در حال آماده از اصول و ادب موجود در دامنه ی نورومارکتینگ به عنوان مشاوره ای برای درمان فعالیت های بازاریابی و انجام آنها به شیوه ای که اثرگذاری اکثریت داشته باشد بهره‌گیری می شود. احتمالاً در حال آماده کمپانی های کمی در تحقیقات بازار یا ساخت تبلیغات و کمپین های خویش از آن کاربرد کنند، ولی با توجه به استعمال آن و اطلاعاتی که در برگزیدن بازاریابان قرار می دهد،پیش بینی می شود این روند در سنه های نیاکان با پیشرفت چشم گیری رو به رو خواهد شد و به کارگیری بازاریابی عصبی به یکتا از ضرورت های کمپانی های پرکار در تجارت بدل خواهد شد.